بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
باید بیابیم که در قبضه ی خدا هستیم و جایی بهتر از آن هم نیست . اگر به آن تن بدهی ، بهترین جاست و اگر تن ندهی ، چون امکان بیرون رفتن از آن وجود ندارد به تو بسیار سخت خواهد گذشت .
شرح استاد : همه عالم در قبضه الهی است . وقتی مشت را می بندید می شود قبضه . حالا اگر چیزی درون دست شما باشد و شما دستتان را ببندید دیگر آن چیز امکان بیرون رفتن هم ندارد .
اگر به این نکته توجه کنیم و این قبضه و صاحب آن را هم دوست داشته باشیم و معرفت پیدا کنیم به این که همه شئونات ما تحت اراده حق متعال است و کوچکترین چیزی جز به اراده الهی واقع نمی شود که این همان داستان عاشقی است که به خانه معشوق رفته و متوجه می شود که معشوق درب خانه را قفل کرده و هیچ راهی برای بیرون رفتن از خانه معشوق هم وجود ندارد ببینید این عاشق چقدر کیف می کند و لذت بخش است ! خیالش راحت می شود که همیشه در کنار معشوقش است.
اما از آنطرف اگر انسان از کسی بیزار باشد ، حالا اگر او را با چنین کسی در خانه ای حبس کنند چقدر به او سخت خواهد گذشت ، حتی ثانیه ای با او ماندن شکنجه است .
اگر انسان با خدا رفیق باشد و خدا را دوست بدارد ، محبت نسبت به خدا داشته باشد و مصداق این آیه باشد : " ... وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه ... (بقره/165) ... اما کسانى که به خدا ایمان دارند خدا را بیشتر دوست دارند ... " جقدر لذت بخش است .
در دعای کمیل می خوانیم : " وَ لا یُمْکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکُومَتِکَ / و گریز از تحت حکومت تو ممکن نیست " حالا اگر کسی عاشق خدا باشد چقدر از این خبر کیف می کند که هیچ وقت من از این معشوق جدا نمی شوم ، اصلاً راه جدا شدن وجود ندارد و همه چیزم در اختیار این معشوق است .
لباسی را می پوشم که معشوق تنم می کند ، غذایی را می خورم که معشوق جلویم می گذارد ، در خانه ای سکونت می کنم که معشوق برایم تدارک دیده ، مرکبی را سوار می شوم که معشوق در اختیارم قرار داده ، چقدر این زندگی شیرین است و آیا شیرین تر از این قابل تصور است ؟
کسی اگر بفهمد که در قبضه خداست و خدا را هم دوست بدارد چقدر برایش لذیذ و شیرین است .
اما اگر خدای ناکرده شخصی میانه اش با خدا شکرآب باشد و به خاطر جهلش که منشأش کوری چشم دل است خدا را دوست نداشته باشد ، وقتی که متوجه می شود در قبضه همین خداست ببینید چقدر بر او سخت خواهد گذشت و هیچ راه فراری برای او وجود ندارد . اصل جهنم همین است.
فرض کنید به سلمان فارسی می گفتند که باید یکسال در خانه ای در بسته با حضرت امیر (ع) زندگی کنی ، چقدر سلمان خوشحال می شد از این خبر ؟ ولی اگر به عُـمَر بن الخطاب می گفتند قرار است یکسال با حضرت زندگی کنی ، هر لحظه اش جهنم است برای عُــمَر . می بینید که بهشت و جهنم یکجاست .
انشاء الله از روی محبت و عشق با خدا رفیق باشیم .
سلام
میخواستم نه تنها برای این مطلب بلکه به طور کلی از طرف خودم و خانواده ام از شما تشکر کنم و امیدوارم که خداوند به شما اجر کامل عنایت کنند. ماکه در شهرستان هستیم و شاید به این جلسات پرفیض دسترسی نداشته باشیم میتوانیم برای پیداکردن مسیر درست زندگی از این سایت کمک زیادی بگیریم.
با تشکر
به نام خدا
با عرض سلام و ادب
از اینکه مطالب وبلاگ توانسته کمکی نماید خداوند را شاکر و سپاسگزارم.
دعای خیر خودتان را از این بنده سراپا تقصیر دریغ نفرمائید .