حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

تسلیم - 8

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

هر چه ما به خدا گفتیم ، او نکرد . هر چه هم خدا گفت ، ما نکردیم . عالِـم باید تابع جاهل شود یا به عکس ؟

شرح استاد : هر چه دعا و التماس کردیم خدا نکرد چون آن چیزهایی که هوس و آرزو کردیم چه ضررهای بزرگی برای ما داشت ، لذا خداوند تابع هوس و آرزوهای ما نشد .

از آنطرف، هر چه را هم خدا گفت که تابع دستورات من باشید ما نکردیم و دنبال هوس و بازیهای خودمان بودیم .

پس هر دو داریم راه خودمان را می رویم . اگر بخواهیم این جنگ از بین برود و صلح ایجاد بشود که اصل صلح که مصلح کل می خواهد ایجاد کند ، صلح بین عبد و مولا است . مصلح کل می خواهد انسانهایی که دارند با خدا می جنگند و از دست خدا غضبناک هستند را صلح ایجاد کند ، که در نهج البلاغه حکمت 228 داریم :

" مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً / کسى که از دنیا اندوهناک مى باشد، از قضاء الهى خشمناک است "

و یا حافظ در غزلیات خود دارد :

شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد                   صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند

اگر بخواهیم صلح در همه جهان اتفاق بیافتد راهش همین است. و اگر کسی بخواهد که راه به مصلح کل پیدا کند راهش همین است . راه این است که باید با خدا صلح کنیم . چون وقتی عبد با مولا صلح کرد دیگر با احدی جنگ ندارد . همه دعواهایی را که با خلق داریم بخاطر این است که به مقدارت الهی تن نداده ایم . به دیگران تعدی ، اجحاف ، ظلم و سلطه جویی می کنیم چون به مقدرات الهی تن نداده ایم .

حال طبق عقل و منطق ما باید تابع باشیم یا خدا باید تابع هوس های ما باشد ؟

---------------------------------------------------------------------------

خدا عالم است و خیرخواه بنده . بنده جاهل است و خواهان هوس هایش ، که اغلب به خیر خودش نیست . با این حساب آیا نباید عبد تسلیم مقدرات الهی شود و بر تشخیص و تمایلات خودش اصرار نورزد ؟ پیامبر اکرم (ص) در جنگ احزاب ، وقتی که کار خیلی سخت شد ، چوبدستی ای که برای فرماندهی جنگ در دست داشت ، به زمین گذاشتند و به خداوند عرضه داشتند که : اللهم ان شئتَ ان لا تعبَدُ لا تعبَدُ : خدایا اگر خودت نمی خواهی عبادت شوی ، عبادت نخواهی شد . یعنی خدایا هدف ما عمل به رضای شماست و از خود نظریه و خواسته ی مستقلی نداریم ، اگر مشیت به شکست ما و نابودی آیین یکتاپرستی قرار گرفته است ، ما هم تسلیمیم .

شرح استاد : تسلیم محض در برابر خداوند را ببینید . 

حضرت رسول (ص) با چوب دستی اشان در جنگ هر گروهی را فرماندهی می کردند . در حین جنگ وقتی فشار دشمن زیاد شد و مسلمانان در آستانه فروپاشی بودند حضرت همین چوب دستی را هم بر زمین گذاشتند و به خداوند ابراز فرمودند :

خدایا اگر مشیت تو بر این قرار گرفته که ما شکست بخوریم و سپاه اسلام نابود بشود ما از خودمان نظریه خاصی نداریم . هدف ما فرمان توست و می خواهیم خواسته تو عملی بشود . خدایا ما زورمان نمی رسد خلاف مشیت تو عمل کنیم . نه تنها زورمان نمی رسد بلکه نمی خواهیم خلاف مشیت تو عمل کنیم . خدایا ما آمده ایم که مشیت تو عملی بشود و با مشیت تو جنگ نداریم .

چون یک زمانی انسان به کسی زورش نمی رسد ولی یک زمانی طالب بر کاری نیست . حضرت طالب نبودند که بر خلاف مشیت الهی حرکتی کنند .

لذا باید تسلیم شد و تن داد به آنچه که خداوند متعال مقدر کرده است .

نظرات 1 + ارسال نظر
آرشید یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:18 ق.ظ

سلام و درود
سال نو و اولین پست سال جدید بر شما و خوانندگان گرامی مبارکباد
چشمه ی فیضتان تا همیشه جوشان
پایدار و رستگار باشید دوست گرانقدر .

به نام خدا
با عرض سلام و ادب
سال نو بر تمامی دوستان عزیز مبارک باد . گفت :

نوروز که هر چمـــن دل افروز بود
نقش گل و خـار عبــرت آموز بود
گر جامه به جان زمعرفت نو گردد
هر روز به دل "نشاط نوروز " بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد