بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
هر چه ما به خدا گفتیم ، او نکرد . هر چه هم خدا گفت ، ما نکردیم . عالِـم باید تابع جاهل شود یا به عکس ؟
شرح استاد : هر چه دعا و التماس کردیم خدا نکرد چون آن چیزهایی که هوس و آرزو کردیم چه ضررهای بزرگی برای ما داشت ، لذا خداوند تابع هوس و آرزوهای ما نشد .
از آنطرف، هر چه را هم خدا گفت که تابع دستورات من باشید ما نکردیم و دنبال هوس و بازیهای خودمان بودیم .
پس هر دو داریم راه خودمان را می رویم . اگر بخواهیم این جنگ از بین برود و صلح ایجاد بشود که اصل صلح که مصلح کل می خواهد ایجاد کند ، صلح بین عبد و مولا است . مصلح کل می خواهد انسانهایی که دارند با خدا می جنگند و از دست خدا غضبناک هستند را صلح ایجاد کند ، که در نهج البلاغه حکمت 228 داریم :
" مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً / کسى که از دنیا اندوهناک مى باشد، از قضاء الهى خشمناک است "
و یا حافظ در غزلیات خود دارد :
شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
اگر بخواهیم صلح در همه جهان اتفاق بیافتد راهش همین است. و اگر کسی بخواهد که راه به مصلح کل پیدا کند راهش همین است . راه این است که باید با خدا صلح کنیم . چون وقتی عبد با مولا صلح کرد دیگر با احدی جنگ ندارد . همه دعواهایی را که با خلق داریم بخاطر این است که به مقدارت الهی تن نداده ایم . به دیگران تعدی ، اجحاف ، ظلم و سلطه جویی می کنیم چون به مقدرات الهی تن نداده ایم .
حال طبق عقل و منطق ما باید تابع باشیم یا خدا باید تابع هوس های ما باشد ؟
---------------------------------------------------------------------------
خدا عالم است و خیرخواه بنده . بنده جاهل است و خواهان هوس هایش ، که اغلب به خیر خودش نیست . با این حساب آیا نباید عبد تسلیم مقدرات الهی شود و بر تشخیص و تمایلات خودش اصرار نورزد ؟ پیامبر اکرم (ص) در جنگ احزاب ، وقتی که کار خیلی سخت شد ، چوبدستی ای که برای فرماندهی جنگ در دست داشت ، به زمین گذاشتند و به خداوند عرضه داشتند که : اللهم ان شئتَ ان لا تعبَدُ لا تعبَدُ : خدایا اگر خودت نمی خواهی عبادت شوی ، عبادت نخواهی شد . یعنی خدایا هدف ما عمل به رضای شماست و از خود نظریه و خواسته ی مستقلی نداریم ، اگر مشیت به شکست ما و نابودی آیین یکتاپرستی قرار گرفته است ، ما هم تسلیمیم .
شرح استاد : تسلیم محض در برابر خداوند را ببینید .
حضرت رسول (ص) با چوب دستی اشان در جنگ هر گروهی را فرماندهی می کردند . در حین جنگ وقتی فشار دشمن زیاد شد و مسلمانان در آستانه فروپاشی بودند حضرت همین چوب دستی را هم بر زمین گذاشتند و به خداوند ابراز فرمودند :
خدایا اگر مشیت تو بر این قرار گرفته که ما شکست بخوریم و سپاه اسلام نابود بشود ما از خودمان نظریه خاصی نداریم . هدف ما فرمان توست و می خواهیم خواسته تو عملی بشود . خدایا ما زورمان نمی رسد خلاف مشیت تو عمل کنیم . نه تنها زورمان نمی رسد بلکه نمی خواهیم خلاف مشیت تو عمل کنیم . خدایا ما آمده ایم که مشیت تو عملی بشود و با مشیت تو جنگ نداریم .
چون یک زمانی انسان به کسی زورش نمی رسد ولی یک زمانی طالب بر کاری نیست . حضرت طالب نبودند که بر خلاف مشیت الهی حرکتی کنند .
لذا باید تسلیم شد و تن داد به آنچه که خداوند متعال مقدر کرده است .
سلام و درود
سال نو و اولین پست سال جدید بر شما و خوانندگان گرامی مبارکباد
چشمه ی فیضتان تا همیشه جوشان
پایدار و رستگار باشید دوست گرانقدر .
به نام خدا
با عرض سلام و ادب
سال نو بر تمامی دوستان عزیز مبارک باد . گفت :
نوروز که هر چمـــن دل افروز بود
نقش گل و خـار عبــرت آموز بود
گر جامه به جان زمعرفت نو گردد
هر روز به دل "نشاط نوروز " بود