حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

رضا - 9

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

غم ، شب است و شادی ، روز . غم ، زلف سیاه است و شادی ، چهره ی سفید . غم ، آثار جلال است و شادی ، آثار جمال . زلف روی صورت را می پوشاند و موجب حفظ آن و زیبایی آن می شود . اوائل راه ، همه روز را طالبند و خواستار شادی و بسط می باشند . اما بعدها معلوم نیست روز بهتر است یا شب ، به نحوی که بعضی از عرفا فقر را بر غنا و بیماری را بر صحت و قبض را بر بسط ترجیح می دهند . اما اهل بیت (ع) این گونه نیستند و هر کدام را که خدا برای آنها مقدر نماید ، همان را خواهانند .

شرح استاد : زلف سیاه که همان گرفتاریها  و غم ها هستند وقتی در زندگی می آید چهره زندگی را زیباتر می کند . کمی ها و کاستی ها در زندگی مانند خال در چهره محبوب است و زیبایی آن چهره را صد چندان می کند .

اگر زیباترین چهره ها و عروسان عالم را بدهید که موی سرشان را بتراشند ، آیا باز هم زیبا هستند ؟

آن چشم و ابرو و چهره، زمانی زیباست که آن زلف سیاه آنرا احاطه کرده باشد . شادی های این عالم وقتی قابل لمس و فهم و احساس است که این زلف سیاه غم آنرا احاطه کرده باشد .

جلال الهی حفاظ جمال الهی است .

در اوایل کار همه انسانها دوست دارند که بیمار نباشند ، پولدار باشند ، قدرتمند باشند ، مشهور باشند  و ... حتی در مسیر سیر و سلوک هم همینطور است که در ابتدای کار بیشتر طالب بسط هستند و احوالات خوش عبادات ، گریه های باحال در سر نماز و مناجات های قشنگ را دوست دارند .

اما زمانی که فهم انسان باز بشود دیگر راحت نمی تواند بگوید روز بهتر از شب است و گاهی در شرایط فقر چنان رشدی برایمان اتفاق افتاده که اگر رفاه در زندگیمان جاری بود به آن رشد دست پیدا نمی کردیم . در آن تنگنا چنان افکار بلندی به مغزمان راه پیدا کرده که در وسعت ، فکرمان به آن چیزها نمی رسید و انسان به این نتیجه می رسد که گویا شب بهتر از روز است .

گاهی اوقات در شرایط سختی است که انسان می تواند به افکار بلند دست پیدا کند و حتی مسیر زندگیش را تغییر دهد و این حالت در مسیر معنویت هم همینطور است و آن سیری را که عبد در حالت قبض به آن دست پیدا می کند هزاران برابر شرایط بسط است .

در حالت بسط که اوقات خوش و باحال به انسان دست می دهد خطرات بزرگی مانند غرور و عُـجب و منم منم زدن هست اما در حالت قبض دیگر نفس کسی در نمی آید و مانند یک دَم کُنی که بر روی دیگ می گذارند احساس خفگی دست می دهد و در این حالت انسان نه حال دعا دارد ، نه حال نیایش دارد و انسان از خودش بدش می آید و از خودش کلافه و متنفر است  و این رشدی را که انسان در حالت قبض می کند چندین برابر حالت بسط است . بر همین اساس بسیاری از عرفا قبض را بهتر از بسط می دانند و معتقدند که عطاهای بزرگ برای انسان در شب بدست می آید . اما اهل بیت (ع) اینطور نیستند و آنچه را که خداوند برایشان پیش می آورد بر آن رضا هستند .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد