بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
خداوند فرمود : لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدید : اگر شکر کردید ، برای شما زیاد می کنم و اگر کفران کردید ، همانا عذابم سخت است . شکر هر چیزی مناسب خود آن چیز است . شکر پول ، کمک کردن و انفاق به فقیر است . شکر علم ، تعلیم دادن است . شکر قدرت ، گرفتن دست ضعیف است . اینها شکر نعمت اند . شکر منعم ، یعنی خدا را عبادت کنیم ، چون سزاوار عبادت شدن است ، نه برای اینکه به ما نعمت داده است .
شرح استاد : اگر خداوند به ما پولی داده شکرش این نیست که یک تسبیح برداریم و بگوئیم شکراً لله ، شکراً لله ، بلکه راهش این است که آن پول را به دیگران بدهی . تشکر پولی که خداوند روزی اتان کرده انفاق کردن است . در مورد علم هم همینطور است و شکر علم و معرفتی که خداوند به شما داده سجده و شکر لفظی نیست بلکه شکر داشتن علم، نشر و تعلیم دادن است ، امام علی (ع) می فرمایند : " الزکات العلم النشرو / زکات علم نشر آن است " . زکات باعث نمو و زیاد شدن است .
شکر بازوی توانمند این است که در راه خدمت به خلق بکار گرفته شود ، شکر زبان گویا دفاع از حق مظلومی است که زبان دفاع ندارد ، شکر داشتن آبرو خرج کردن آن در راه دین خدا و گره گشائی از کار مؤمنی است .
شکر نعماتی که خداوند به ما داده خرج کردن آن در راه خود خداست .
ما به دو گونه می توانیم خدا را عبادت کنیم . یک بار خدا را عبادت می کنیم بخاطر اینکه به ما این همه نعمت داده ، اما یک بار هم خدا را عبادت می کنیم چون خداوند متعال را سزاوار عبادت می دانیم .
امام علی علیه السلام می فرمایند: "اِلهی ما عَبَدتُکَ خَوفاً مِن نارِکَ وَ لا طَمَعاً فی جَنَتِکَ بَل وَجَدتُک اَهلاً لِلعِبادَهِ فَعَبَدتُک؛ خدایا من تو را پرستش نکردم از ترس آتش جهنمت و پرستش نکردم به طمع بهشتت، بلکه فقط تو را شایسته پرستش می بینم" (بحار الانوار، ج 41، باب 101، ص14 (
شکر منعم این است ، شاخصش هم این است که اگر این نعمت را نداد باز این عبادت ادامه پیدا می کند .
در دعای ابوحمزه ثمالی داریم : " اِلهی وَسَیدی وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ لَئِنْ طالَبْتَنی بِذُنوُبی لاَُطالِبَنَّکَ بِعَفْوِکَ وَلَئِنْ طالَبْتَنی بِلُؤْمی لاَُطالِبَنَّکَ بِکَرَمِکَ وَلَئِنْ اَدْخَلْتَنِی النّارَ لاَُخْبِرَنَّ اَهْلَ النّارِ بِحُبّی لَکَ اِلهی وَسَیدی / ای خدای من و آقای من، سوگند به عزت و جلالت اگر مرا در مورد گناهان بازخواست کنی من نیز تو را به عفو و گذشتت مطالبه میکنم و اگر به پستیام مرا مؤاخذه کنی من هم به کرمت تو را مطالبه میکنم و اگر به دوزخم ببری به دوزخیان گزارش میدهم که دوستت دارم ای خدای من و آقای من " .
این خود خدا را دوست داشتن است .
شکر منعم یعنی اینکه خدا را عبادت می کنم نه برای اینکه به من روزی داده ، نه برای لطف هایی که به من کرده و ... ، طمع کارانه خدا را عبادت نمی کنم ، خدا را سزاوار عبادت می بینم .
بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
سلام کردن ، نماز ، روزه ، زکات و همه ی عبادات ، تشکر از عطاهای خداست . با تشکر هم نعمت زیاد می شود و هم فرد شاکر دوست خدا می شود .
شرح استاد : فرمود : " ... لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُم ... (ابراهیم/7) ... اگر شکر نعمت بجاى آرید بر نعمت شما مىافزایم ... "
اینها نشان می دهد که شما قدر دانسته اید آنچه را که خدای تبارک و تعالی عنایت نموده است . این همانند آن است که بنده یک کتابی را به شما بدهم و وقتی می بینم که شما با چه علاقه ای این کتاب را می خوانید همین کار باعث می شود که کتاب دوم را هم با ذوق به شما بدهم ، ولی زمانی که شما کتاب اول را نخوانده داخل کتابخانه می گذارید همین کار بنده را هم دلسرد می کند .
وقتی تشکر می کنید خداوند روزی را زیاد می کند . شاید معنای دیگر زیاد کردن روزی این باشد که خداوند پرده ها را کنار می زند و سایر نعمت هایی که به آن توجه نداشتید را نشانتان بدهد که بیشتر کیف کنید . البته این یک طرف قضیه است و طرف دیگر آن است که شما با تشکر از خدا رفیق خدا می شوید و او هم شما را بیشتر دوست دارد .
" ... یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَه ... (مائده/54) ... خدا قومى را که دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند ... "
وقتی کسی نعمت را نمی بیند مرتباً طلبکار است و لب به شکایت دارد و همین باعث می شود که از خداوند دور می شود .
-----------------------------------------------------------------------------
کسی که شکر کند ، خدا زیاد می دهد و به او قدرت و حیات بالاتر می دهد . یعنی پرده را کنار می زند و قدرت و حیات بالاتری را که از اول در او گذاره بود ، به او نشان می دهد .
شرح استاد : خداوند کار نیمه تمام و ناقص ندارد و همه کارها را تا آخرش کرده است . ناقص بودن مال ماست که عطاها را نمی بینیم . خداوند هیچ عطای ناقصی را در ما قرار نداده و همه عطاهایی را که باید بدهد در ما به ودیعه قرار داده است .
اگر در حال حاضر نعمتی در دسترس ما نیست نقص از خود ماست ، لذا مراتب بلند حیات معنوی که یک سالک در آرزوی رسیدن به اوست ، اینطوری نیست که بعداً خداوند باید بدهد ، همه آن مراتب در وجود خودت هست . گفت :
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت از بیگانه تمنا می کرد
همه آنچه را که شما بعنوان کمالات معنوی می خواهید و تشنه و طالب آن هستید ، همه آن چیزها را خداوند در تک تک وجود ما قرار داده است . حال اگر آنها را نمی بینیم این مربوط به جهل ماست .
اگر می خواهید به مراتب بلند برسید راهش این است که همین نعماتی را که در حال حاضر داریم شکرش را بجا بیاوریم تا خداوند پرده ها را کنار بزند و نعمات دیگر را به ما نشان دهد .