حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

شکر - 3

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

اگر دست از آرزوهای دور و دراز برداری و به موجودی خود نگاه کنی ، انصاف خواهی داد که غرق فضل و عطای خدایی و بابت زحماتی که خلق برای تولید و به دست تو رساندن آنچه در زندگی ات می کشند ، به همه خلق مدیونی و از ادای این دین عاجزی . پس ادای این دین را به خدا که مالک و مولای توست ، وامی گذاری و از او می خواهی که تو را از زیر ای دین بیرون بیاورد و نهایتاً تو بابت همه چیز فقط مدیون خدا خواهی بود و چون در برابر خدا از خودت چیزی نداری که به آن وسیله دینت را به خدا ادا کنی ، خداوند هم می فرماید : المُفلسُ فی أمان الله : مفلس در امان خداست. تنها کاری که از تو بر می آید ، این است که سر بر سجده شکر بگذاری .

شرح استاد : آرزوها یعنی همان چیزهایی که نداریم .

حضرت رسول (ص) فرموده اند : " بیشترین چیزی را که از امتم می ترسم دو چیز است : یکی پیروی از هوا و هوس و دیگری آرزوهای دور و دراز "

از مضرات آرزوهای دور و دراز همین است که اجازه نمی دهد انسان داده های خودش را ببیند .

وقتی انسان نگاهش به دور نبود آنوقت نزدیک را می بیند . وقتی نگاهت به آرزوها نباشد آنوقت دارایی و داده های خودت را می بینی .

انسان در مقابل عطایا و داده هایی که خداوند به او عنایت کرده چیزی ندارد که بخواهد از او تشکر نماید . " أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید (فاطر/15) شما همه نیازمندان به خدا هستید، تنها خداوند است که بى‏نیاز و غنىّ بالذّات و شایسته هر گونه حمد و ستایش است‏ "

گفت :

من ز خود هست و بودی ندارم                 من ز خود تار و پودی ندارم

من که از خــــود وجودی نــدارم                 من گدا ، من گدا ، من گدا

حالا وقتی می بینیم که دستمان خالی است و هیچی هم نداریم که به خدا بدهیم ، لذا خداوند می فرماید : " المفلسُ فی امان الله/مفلس در امان خداست " . پس تنها کاری که از انسان بر می آید این است که سر به سجده شکر بگذارد و از پروردگار متعال تشکر کند .

انشاءالله خداوند ما را شاکر خودش و شاکر نعمت های خودش قرار بدهد .

شکر - 2

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

خودت را هر چه هستی ، خوب یا بد ، با صدق بر خدا عرضه کن . به فقر و عجز و جهل خودت در برابر خدا اعتراف کن . نعمت های خدا بر خودت را بر شمار و به عجز خود از شکر آنها اعتراف کن . اگر نعمت های مادی و معنوی را بشماری ، خود را مدیون همه اهل آسمان ها و زمین می یابی و از ادای دین آنها خود را عاجز می بینی .

آن گاه عجز خود را به خدا عرضه کن و از او بخواه که تو را از زیر بار این دین بیرون آورد . آن گاه او به تو الهام می کند که شکر او را به جا آوری . شکر دو قسم است : شکر نعمت و شکر منعم . شُکرُ النعم دَرک النعم : یعنی این که پی ببری و اقرار کنی که چه چیز خوبی است . شُکرُ المنعم دَرک المنعم : یعنی اینکه بفهمی و اقرار کنی که این نعمت را خدا به تو داده است .

شرح استاد : در همین شب ها و یا سحرها که در سر سجاده می نشینید خودت را صادقانه به خدا عرضه کن یعنی به فقر و جهلت و آنچه که هستی اعتراف کن . در مناجات امیرالمؤمنین علی (ع) در مسجد کوفه می خوانیم :

" مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْعَزیزُ وَاَ نَا الذَّلیلُ وَهَلْ یَرْحَمُ الذَّلیلَ اِلا الْعَزیزُ ، مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْقَوِىُّ وَاَ نَا الضَّعیفُ وَهَلْ یَرْحَمُ الضَّعیفَ اِلا الْقَوِىُّ ، مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغَنِىُّ وَاَ نَا الْفَقیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْفَقیرَ اِلا الْغَنِىُّ / مولاى من اى مولایم تویى عزتمند و منم خوار و ذلیل و آیا رحم کند بر شخص خوار جز عزیز ؟ مولاى من اى مولاى من تویى نیرومند و منم ناتوان و آیا رحم کند بر ناتوان جز نیرومند ؟ مولاى من اى مولاى من تویى بى نیاز و منم نیازمند و آیا رحم کند بر نیازمند جز بى نیاز ؟ "

در این دعا داری خودت را به خدا عرضه می کنی که بهترین زمان آن سحر است که حتی می توانید این دعاها را به زبان فارسی هم قرائت کنید  .

" خدایا با این زبان گنگ خودم شکر تو را بجا بیاورم ؟ و با این تقلاهای مزبوحانه خودم سبب رضایت تو بشوم ؟ ، خدایا این زبان من کجا و این حق شکر تو کجا ، من عاجز از این هستم که شکر تو را بجا بیاورم"

سعی کنید این نعمات و عجز خود را یکی یکی بگوئید تا لذت چشیدن آن را بخوبی احساس کنید .

این نعمت های مادی که در اختیار ماست را اگر بخواهی بشماری مدیون همه اهل آسمان و زمین هستی . مثلاً همین نانی را که می خورید ، گندمش را با چه وسایلی در زمین شخم زده اند و کشاورزی که باید گندمها را با وسایلی درو کند و آنها را با کامیون برای آرد شدن به سیلو و آسیاب بفرستد  و این آردها را حمل کردند به مغازه نانوائی و خمیر گیری که از این آردها خمیر درست کند و شاطری که این نانها را پخت . اگر اینها را بشمارید همین  یک لقمه نان سنگکی را که دارید می خورید می بینید به چقدر آدم بدهکارید . همین را گسترش دهید به خرما و سبزی که در کنار همین نان است ، حالا چطور انسان دین خود را نسبت به همه این آدمها ادا کند ؟ می بینید که عاجز هستید . در این وقت است که باید عجز خود را به خدا عرضه کنید که خداوند پاسخ می دهد همه اینها مأموران من بودند تا این رزق را به تو برسانند پس شکر این نعمات را بجا بیاور .

شکر نعمت یعنی اینکه پی ببرید و اقرار کنید که آن چیز ، چه چیز خوبی است و شکر نعمت دهنده این است که بفهمی و اقرار کنی که خدا این نعمت را به تو داده است .