حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

دروس توحیــد – 23

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

  • حوادثی که در زندگی برای هر کس پیش می آید کار خداست و قصاص رفتارهای خود اوست و اگر خدا این قصاص را انجام نمی داد حیات انسانها قابل دوام نبود . فی القصاص حیوة یا اولی الالباب : ای صاحبان خردهای ناب در قصاص حیات است . انما هی اعمالکم ترد الیکم : هر آینه حوادثی که برای شما رخ می دهد اعمال خود شماست که به شما بر می گردد .

شرح استاد : یک قصاص داریم که در احکام تشریعی خداوند است که اگر کسی شخصی را کشت حکمش اعدام است . در احکام قصاص تشریعی مجازاتهای اسلامی است . ولی یک موقع قصاص در تکوینیات است . یعنی آن کارهائی را که خداوند در زندگی انجام می دهد آنهم قصاص است .

خوبی کنید خوبی می بینید ، این هم قصاص است . بدی کنید ، بدی می بینید این هم قصاص است .

گفت : این جهان کوه است و فعل ما ندا ، هر کاری که را که انجام دهیم به خود ما بر می گردد . اگر می خواهی خوبی ببینی ، خوبی بکن . و اگر بدی کردی ، بدی می بینی .

خدا رحمت کند مرحوم آقای دولابی را ، ایشان می گفتند یک روزی میدان تجریش بودم دیدم یک پسر20 ساله ای با یک پیرمردی که پدرش بود در حال دعوا یک سیلی به گوش پدرش زد ، من خیلی ناراحت شدم، رفتم جلو که بگویم پسر این چه کاری است که آدم تو گوش پدر پیر خودش سیلی بزند و میخواستم که با آن پسر برخورد کنم که دیدم پدر آن پسر دستم را گرفت و گفت چیزی به این پسر نگو من خودم در سن این پسر بودم که در صورت پدر خودم سیلی زدم و امروز جوابش را گرفتم .

خداوند قصاص می کند . قصاص خدا لطف خداست . چون اگر این قصاص ها نباشد حیات منقطع می شود . اگر این قصاص ها نباشد بساط عالم برچیده می شود . لذا این لطف خداست که این قصاص انجام شود .

لذا وقتی یک بدی کردیم و بدی دیدیم این را لطف خدا بدانیم . اگر خدا این کارها را در زندگی ما انجام نمی داد زندگی ما خاتمه پیدا می کرد . لذا هر چه در زندگی با ما می کنند بازتاب کارهای خودمان است . هر چه با ما می شود خودمان با خودمان می کنیم .

این مطلب را در جای دیگر هم گفته ام ، روزی یک قوچ در آینه یک قوچ دید ( در اصل این قوچ خودش را می دید ولی خودش که نمی فهمید این قوچ خودش است ) به این قوچی که دید شاخش را نشان داد آن قوچ داخل آینه هم شاخش را نشان داد ،هر کاری این قوچ می کرد آن قوچ داخل آینه هم همان کار را انجام میداد بالاخره خسته شد رفت عقب عقب یک دفعه حمله کرد به قوچ داخل آینه ، آن قوچ داخل آینه هم رفت عقب عقب و حمله کرد به این قوچ ، شاخش که به آینه خورد آینه شکست . گفت ای داد بیداد با خودم داشتم دعوا می کردم . با هر که داریم دعوا می کنیم در اصل با خودمان داریم دعوا می کنیم . ( المؤمن مرآت المؤمن ) هر چه از دست او داری تحمل می کنی از دست خودت است . عمل خودت است که دارد به خودت برمی گردد . اگر این عمل را دوست نداری ، عمل خودت را اصلاح کن آنوقت می بینی رفتارها تغییر می کند . این اعمال خودتان است که به خودتان برمی گردد ، بیخودی به زمین و آسمان فحش نده و بد و بیراه هم نگو .  به روزگار بد و بیراه بگوئی ، روزگار می گوید خودتی .

بد کردی بد دیدی ، خوب کنی خوب می بینی .

کسی که بیدار می شود و استغفار می کند دیگر قصاص لازم ندارد . کسی که پشیمان می شود و خودش را اصلاح می کند دیگر قصاصش نمی کنند .

قصاص برای تنبه و اصلاح فرد است وقتی خود فرد خودش را اصلاح می کند دیگر قصاص معنائی ندارد .

نظرات 2 + ارسال نظر
مهر پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:50 ق.ظ http://Doayam.blogsky.com

سلام!
.......

خدا سنگ‌پشت‌ را بر زمین‌ گذاشت. دیگر نه‌ بارش‌ چندان‌ سنگین‌ بود

و نه‌ راهها چندان‌ دور.

سنگ‌پشت‌ به‌ راه‌ افتاد و گفت: رفتن، حتی‌ اگر اندکی؛

و پاره‌ای‌ از «او» را با عشق‌ بر دوش‌ کشید.

مهر پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:53 ق.ظ http://Doayam.blogsky.com

سلام من مدتی است که به سخنرانی های ایشان گوش میدهم ... بسیار ساده ولی عمیق و پرمعنا است ... ممنون از اینکه نکات گفته های آن بزرگواررا اینگونه روشن میکنید با اجازه شما را لینک میکنم هر بار آپ کردید خبرم کنید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد