بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
شرح استاد : کسانی که می افتند در این مباحث ادعیه و ... و می گردند که اسم اعظم پیدا کنیم و می گویند با اسم اعظم می شود هر کاری کرد .
ولی حالا واقعاً اسم اعظم یک لفظ است که مثلاً برویم فلان لفظ را که با واژه ها ترکیب شده یاد بگیریم و او را بگوئیم و هر کاری انجام بشود ؟ یا اینکه اسم اعظم چیز دیگری است یا بهتر بگویم یک حقیقتی است ؟
در زبان عربی اسم از « سمه » می آید یعنی علامت ، فلش ، فلش نقطه ای را نشان می دهد و خودش مهم نیست ، فلش توجه ما را می برد به سمت یک چیزی . اسم هم همین است . اسم چیزی است که وقتی با آن مواجه می شویم توجهمان میرود به سمت صاحب اسم . یعنی اگر اسم کسی را الآن ببرم بلافاصله همه شما توجهتان میرود به سمت مسمی ( شخصی که دارای این اسم است ) . خود اسم برایتان موضوعیتی ندارد و مانند فلش می ماند و ذهن شما را می برد به سمت صاحب اسم .
اسماء لااقل دو حالت هستند : یکی آن موجوداتی هستند ، آن حقیقتهایی هستنند در عالم که وقتی آنها را نگاه می کنیم توجه شما را می برند به سمت خدا . و به این اعتبار همه موجودات اسماء اله هستند . چرا ؟ چون به هر مخلوقی نگاه کنی می گوید من خالقی دارم ، به هر مصنوعی نگاه کنی می گوید صانعی هست .چون خودش چیزی ندارد ، هر چه دارد از خداست . هستی اش از خداست ، کمالاتش از خداست ، ممکن که به خودی خود چیزی ندارد . نه اقتضاء وجود دارد نه اقتضاء ادب . ممکن ، یک لوح سفید است که چیزی داخلش ننوشته اند . اگر نوشته ای می بینی این نوشته از جای دیگر است . ممکن یک آیینه است ، هیچ صورت و تصویری داخلش نیست . اگر تصویری داخل آن می بینی این تصویر از جای دیگر است . لذا وقتی شما داخل این آیینه نگاه کردی و عکس یک آدمی را داخل آن می بینی متوجه می شوی که داخل این اتاق کسی ایستاده ، این آیینه خودش را نشان نمی دهد ، این آیینه عکس آن چیزی که روبرویش ایستاده را نمایش می دهد . مخلوق یک آیینه است و خدا را دارد نشان می دهد . هر مخلوقی در حد ظرفیت وجودی خودش جلوه ای از اسماء و صفات الهی را نشان می دهد . آیینه ای است خدا نما . جلوه اسماء و صفات الهی در آن نمایان است . پس همه مخلوقات اسماء اله هستند .
با این معنا اسم اعظم می شود چی ؟ می شود آن موجودی که بزرگترین آیینه است و کاملترین جلوه خدای متعال در آن متجلی است . آیینه تمام نمای اسماء و صفات حضرت حق . آن موجود می شود اسم اعظم .
اسم اعظم به این معنا حقیقت انسان کامل است . انسان کامل به معنای مطلق کلمه پیامبر خاتم (ص) می باشد . لذا او اسم اعظم خداست . تجلی اعظم خداست . اسم اعظم، امیر المؤمنین (ع) است که نفس حضرت خاتم (ص) است . اسم اعظم، اهل بیت عصمت و طهارت (ع) می باشند . این حقیقت اسم اعظم است .
حالا هر کسی وجودش تجلی گاه این بزرگان شد به همان مقداری که وجودش پذیرای تجلی این بزرگان شده در واقع به اسم اعظم رسیده است .
اسم اعظم واژه و لفظ نیست .
اگر کسی که چشمان شهلایی دارد و جلوی آیینه می ایستد ، آن آیینه هم چشم شهلا نشان می دهد . اگر کسی رخ زیبایی دارد و جلوی آیینه می ایستد ، آن آیینه رخ زیبا نشان می دهد . حالا اگر کسی وجودش آیینه ای شد که حسن الهی در او متجلی شد ، این به اندازه ظرف وجودی خودش به مظهریت آن اسماء یی رسیده که در او تجلی کرده . خدا اگر کریم است می بینیم که او هم کریم است ، خدا اگر غفور است می بینیم او هم غفور است ، خدا اگر جواد است می بینی او هم صاحب جود و جواد است . در واقع خودش می شود اسم . نه اینکه یک کلمه ای و لفظی و چهار تا حرف یاد می گیرد و اگر این چهار تا حرف را بگوید می گویند اسم اعظم است .
آن لفظ می شود اسم الاسم . اسم ، خود این حقیقت است .
فرمود : اسم اصغر را نشان بده تا من اسم اعظم را نشان بدهم . مگر اسم خدا کوچک می شود ؟ آن چیزی که اصغر است همان اکبر است . در داستان کربلا داریم حجت کبرای ابا عبدالله (ع) ، علی اصغر ، ظاهرش اصغر است ولی حقیقتش اکبر است . خدا اسم اصغر ندارد که من اسم بزرگش را نشانت بدهم . کدام اسم خدا کوچک است ؟ منتها باید برسی به آن حقیقت اسم ، حقیقت سلوک هم همین است ، راه سلوک برای این است که این آیینه جان سالک را به یُمن عنایات الهی و الطاف اهل بیت (ع) پاک کند ، زنگار را از روی لوح دلش پاک کند تا آن حقیقت ربوبیت در آن آیینه وجود متجلی بشود .
خُلقش بشود خُلق الهی . بشود آیینه خدا . رفتارش بشود فعل الهی ، یعنی کار خدا از او سر بزند . خدا اگر دستگیر افتادگان است او هم دستگیر افتادگان شود . خدا اگر خطا بخش و خطا پوش است او هم خطای دیگران را ببخشد . یعنی فعلش بشود فعل الله . خُلقش بشود خُلق الله . اصلاً راه همین است .
حالا اگر اینطور شد دیگر هیچ اسم خدا کوچک نیست . آیا اسم غفور خدا کوچک است ؟ آیا اسم کریم خدا کوچک است ؟ کدام اسم خدا کوچک است ؟ همه اسماء خدا بزرگند .
مفید و قابل استفاده - خسته نباشید علیرضا جان
موفق باشید
اسم از « سمه » می آید یعنی علامت ، فلش ، فلش نقطه ای را نشان می دهد و خودش مهم نیست ، فلش توجه ما را می برد به سمت یک چیزی
با سلام و عرض ادب
توجه به ترجمه و ریشه لغات بابهای معرفتی برای ما میگشاید.
ممنون از این که چنین بابی را باز فرمودید