بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
شرح استاد : قناعت این نیست که آن چیزهایی را که خدا به من داده را استفاده نکنم ، قناعت این نیست که به دنبال چیزهایی باشم که خدا به من نداده و مرتباً حرص بزنم ، قناعت آن است که چیزی را که خداوند به من داده پذیرا و راضی باشم .
البته بالاتر از قناعت منزلهای بزرگتری هم هست ، ولی اول باید قانع بود به آن چیزی که خداوند به ما عنایت کرده است . هر چه به ما داده است ، استعداد داده ، زیبایی داده ، قدرت جسمانی به ما داده ، پدر و مادر داده ، فرزند و همسری داده ، خانه و زندگی داده ، شغل و کاری داده و ... به اینها تن بدهیم و راضی باشیم .
اگر خداوند یک لباس ابریشمی بسیار زیبا هم به ما داد ، آن را بپوشیم و پس نزنیم که ما یک لباس کرباس و پشمینه باید تن کنیم . منزل اول آن است که چیزی را که خداوند بر انسان عنایت نمود قانع باشد . چشمش به دنبال دیگران نباشد و لقمه های دیگران را نشمرد ، چون وقتی انسان حواسش به دنبال چیزی که دیگران دارند بود اولاً آن چیزی را که جلوی خودش هست را نمی بیند و کیفش را نمی برد ، ثانیاً آن چیزی را که جلوی دیگران است متعلق به دیگران است و به او نمی دهند ، در نتیجه باید آنقدر حسرت بخورد تا از حسرت سیر بشود .
انسانی که قانع نباشد هر چند بزرگترین میلیاردر عالم هم که باشد آرامش ندارد و زندگی شیرین ندارد .
] وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکا ... (طه/124) کسى که از یاد من غافل شود زندگانى تنگى خواهد داشت ... [
به گفته سعدی :
چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور
انسانی که قانع نیست هیچ چیزی نمی تواند او را سیر کند . یک جهنمی است که ]هَلْ مِنْ مَزید (ق/30) آیا باز هم هست؟ [ می گوید . در جهنم اینطور است که هر چه انسانهای جدیدی را به آن وارد می کنند به جهنم می گویند ] یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْت (ق/30) [ آیا سیر شدی ؟ جهنم می گوید : (هَلْ مِنْ مَزید) باز هم هست ؟
وقتی انسان قانع نبود وجودش می شود سمبل جهنم ! هیچوقت سیری ندارد .
عزت در قناعت است . انسان قانع عزیز است . هیچ دلیلی برای چاپلوسی و التماس و گدایی پیش دیگران ندارد . هیچ دلیلی ندارد که خودش را جلوی دیگران کوچک کند . این انسان هم در نزد خدا عزیز است و هم در نزد خلق خدا و هم در وجودش عزیز است . چون قانع است و احساس کمبود و احساس محرومیت و احساس حقارت ندارد . هم عزت نفس دارد در درون خودش و هم خلق به او احترام می گذارند ، چون می دانند که این شخص چشم طمع به دارایی آنها ندارد .
اما کسی که اهل فزون خواهی و زیاده طلبی است و به آنچه خداوند به او داده بسنده نمی کند ، این شخص ذلیل است هر چند بزرگترین ثروتمند عالم باشد ، چون برای کوچکترین چیزی که به آن طمع کرده حاضر است خودش را به بدترین حقارتها بکشاند .