حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

خود را مهمان خدا دیدن – 1

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

  • ما در دنیا و آخرت مهمان خدا هستیم . آداب مهمانی را باید رعایت کرد . باید در بدو ورود صاحبخانه را ملاقات کرد ، بعد هر جا که گفت بنشین ، نشست و هر چه پذیرایی کرد ، بهره برد و به صاحبخانه فرمان نداد و جز آنچه آماده کرده ، نخواست و دل به وسایل و منزل صاحبخانه نبست و آرزوی مالکیت آنها را نکرد .

شرح استاد : در مباحث قبلی روشن شد که فاعلی جزء حضرت حق نیست ، روشن شد که روزی دهنده و رزاقی جز خداوند متعال نیست ، فعل عبد در روزی او تأثیری ندارد ، رزاق، خداوند متعال است و رزق خلایق را خداوند متعال عطا می کند . همه بر خوان روزی خداوند متعال مهمان هستند .

همه مهمان خدا هستیم چه در بُعد نیازهای جسمانی و مادی و نفسانی خودمان و چه در بُعد نیازهای روحی . آنچه نصیب ما می شود خداوند متعال آن را عطا می کند . لقمه غذایی که می خوریم و جرعه آبی که می نوشیم ، همسر و فرزندی که نصیب ما می شود ، خانه و کاشانه ای که در اختیار ما قرار می گیرد ، ارزاق روحی ما هم مانند محبت و معرفت ، کمالات روحی و اخلاقی ، اینها همه عطایای خداوند متعال است .

خداوند متعال میزبان ماست و ما مهمان او . همانگونه که ما در رزق ظاهری کاره ای نبودیم در رزق باطنی هم کاره ای نیستیم . گمان نکنیم اگر نعمت معرفت و محبت خوبان خدا نصیب ما شده ثمره ی تلاش و زحمات ما بوده است . گفت :

ما نبودیم و تقاضامان نبود                              لطف تو ناگفته ما می شنود

ما کجا بودیم که بتوانیم حتی تقاضایی بکنیم و گدایی کرده باشیم و اظهار نیازی کرده باشیم . خداوند متعال بدون اظهار نیازی از جانب عبد، به او عطا کرده است . همانگونه که وجود ظاهری به ما عطا شد بدون اینکه مایی وجود داشته باشد . نعمت معرفت به خداوند متعال ، معرفت به اولیاء خدا ، محبت خدا و اولیاء خدا هم همینگونه بود . من و شما چه زحمتی کشیدیم و چه تقلایی کردیم که این دردانه گوهر هستی نصبب ما شده است . این عشق و ارادتی که نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) نصیب ما شده واقعاً ما چه کاری را برای بدست آوردن آن انجام داده ایم ؟

در یک خانواده شیعی مذهب و علاقه مند به اهل بیت (ع) چشم باز کردیم و بی هیچ زحمتی این نعمت نصیب ما شد و قبلاً این را اشاره کردیم که ما قدر این نعمت را نمی دانیم . نعمت وقتی از دست می رود تا حدودی شناخته می شود و اگر یک لحظه تصور کنیم اگر خدای ناکرده ما در یک محیط دیگری مانند یک خانواده وهابی و یا نصابی و یا یک خانواده مادی گرا و یا کافر و زندیق و ملحد متولد شده بودیم ، حالا چه راه طولانی را باید می پیمودیم تا به این نقطه ای که الآن هستیم برسیم ؟

آیا ما زحمتی کشیدیم برای اینکه به این نقطه برسیم ؟  این هدیه و موهبت بزرگ الهی بود .

آنچه از معرفت و محبت نصیب ما شده است عطای بی منت خداوند متعال است .

پس در جنبه های معنوی و اخروی هم میهمان خدا هستیم . حالا آخرت را به دو معنا می شود گرفت : یک معنا ، معنای باطن است . چون در تعریف ادبیات قرآن ، آخرت نقطه مقابل ظاهر این دنیا قرار گرفته  است  .

" یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُون‏ (روم/7) آنها تنها ظاهرى از زندگى دنیا مى‏دانند و از آخرت غافلند "

نقطه مقابل ظاهر ، باطن است . با همین آیه می شود فهمید که باطن این عالم ، آخرت است .

مُلک این عالم ، دنیاست و ملکوت آن آخرت است .

پس هر چه در جنبه های ظاهری زندگی ما هست ، دنیای ماست و هر چه در جنبه های باطنی ما هست آخرت ماست . لذا به یک تعیبر اینطور می شود گفت که ما در ظاهر و باطن میهمان خدا هستیم. در ظاهر نیازهای جسمانی و نفسانی و در باطن نیازهای عقلانی و روحانی و معنوی را خداوند متعال تأمین می کند . پس همه خلق میهمان خداوند متعال هستند .

دقت کنید زمانی که قرار است برایتان مهمان بیاید از چند روز پیش به فکر تهیه و تدارک غذا و محل آسایش میهمان هستید و در این همه زحماتی که شما می کشید میهمان شریک این زحمات نیست ، و او فقط در زمان میهمانی می آید ، می نشیند و مفت از همه دستآورد زحمات شما بهره و لذت می برد . البته در این مهمانی ادب حکم می کند که میهمان هم آداب مهمانی را مراعات کند . زشت است که میزبان این همه تدارک برای میهمان ببیند و میهمان خلاف ادب و انصاف با میزبان رفتار کند .

آداب میهمانی رفتن و دستوراتی که در دین گفته شده  عیناً برای میهمان با خدا بودن هم لازم الرعایه است .

اولین آدابی که باید میهمان رعایت کند این است که در بدو ورود دیداری با صاحبخانه انجام دهد و با اذن او وارد منزل شود . یک سلام و علیکی و روبوسی و بعد وارد میهمان خانه میزبان بشود .

حالا ما که می خواهیم سر سفره ارزاق مادی و معنوی خداوند متعال بنشینیم آیا می توان بی اعتنا به کسی که همه چیز را برای ما فراهم نموده و بی اذن او شروع به استفاده کرد ؟

البته انشاءالله به این یاد کردن صاحب سفره بسنده نکنیم و با همت بلند به دیدار صاحبخانه نائل بشویم .  البته این موارد چیزهایی نیست که با تقلید و تصنعی بتوان به آن دست یافت بلکه باید حال انسان به گونه ای بشود که بتواند به دیدار صاحبخانه برسد .

ادب دیگر در مهمانی این است که انسان باید تسلیم صاحبخانه باشد ، مهمان نظریه و سلیقه ای در مهمانی از خودش ندارد ، اگر صاحبخانه تعارف کرد که بفرمائید داخل این اتاق و یا تعارف کرد به مواد خوردنی ، خوب انسان استفاده می کند و گرنه این خلاف مهمانی است که انسان بگوید من از این میوه خوشم نمی آید و فلان میوه را می خواهم .

پس وقتی ما در این عالم مهمان خدای متعال هستیم ، هر جا به ما گفت بنشین ، بنشینیم و در آن جا راحت بنشینیم ، نه اینکه با دلخوری بنشینیم و غرغر کنیم که این جا حق ما نبود که بنشینیم و ما باید فلان جا می نشستیم و هر طور که خدای متعال از ما پذیرائی کرد حتی اگر به نان خشکی باشد ، همان را پذیرا باشیم . خداوند متعال هر چه را روزی ما کرد ، چه ارزاق مادی و چه ارزاق معنوی ، ما پذیرای رزق باشیم و از خودمان نظریه ندهیم .

این خیلی زشت است که مهمان به صاحبخانه فرمان بدهد که فلان چیز را برایم بپز و یا فلان چیز را برایم بیاور ، من فلان میوه را دوست دارم چرا آنرا نیاورده ای ؟ چیزی که سر سفره نیست را انسان نباید بخواهد .

ما عادت کرده ایم و خیلی فرمان به خدا می دهیم . البته ظاهر قضیه این است که خدای متعال فرمانروا است و ما فرمان بر ، اما اینقدر خداوند با ما مدارا کرده است که گویا ما فرمانروا و خداوند فرمان بر است . درست دقت کنید از صبح تا شب یک بند داریم به خدا فرمان می دهیم . حتی در باب دعا هم باید ادب را رعایت کرد و به خداوند عرضه داشت که خدایا ما با این عقل کوچک خودمان گمان می کنیم که فلان چیز به خیر و مصلحت ماست ، خدایا اگر خیر و مصلحت ما را در آن می بینی آن چیز را به ما عطا کن و اگر خیر ما را در آن نمی دانی به ما عطا نکن و به ما روحیه ای بده که بدون آن چیز بتوانیم آرام و باوقار باشیم .

الهی ، یا خواسته ام را بده یا خواستنم را بگیر .

پس در دعا هم باید به گونه ای باشد که حالت فرمان دادن و دستور دادن نداشته باشد که این خلاف ادب است . که اگر این گونه باشد و یکطرفه انسان چیزی بخواهد چه بسا که آن چیز به مصلحت ما نباشد و ما دلخور شویم و بین ما و خدا کدورت بوجود بیاید . سعی کنیم همان چیزی را که خداوند به ما عطا کرده را شکرش را بجا بیاوریم .

" ... لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُم‏ ... (ابراهیم/7) ... اگر سپاسگزارى کنید، حتما افزونتان دهم‏ ... "

حقیقت شکر و سپاسگزاری و تشکر همان خوشنودی و خرسندی قلبی از عطایای خداست حتی اگر آنرا به زبان نیاوریم . حالا اگر به زبان، شکر بگوئیم ولی وقتی چهره امان افسرده و پژمرده باشد ، آن تشکر هم ارزشی ندارد .

آن نعمت هایی که خداوند برایمان مقرر کرده را درست استفاده کرده و بهره ببریم ، باید شاکر باشیم و ارزشمندی نعمت ها را درک کنیم و این را بدانیم که این چیز ارزشمند را خداوند متعال عنایت کرده که اگر شاکر بودی ، خداوند متعال آنوقت فزونی می دهد چه ارزاق مادی را و چه ارزاق معنوی را.

ادب دیگر این است که وقتی انسان به میهمانی می رود خبر دارد که میهمان است و صاحبخانه نیست و میهمان دل به وسائل منزل صاحبخانه نمی بندد . چون این وسائل را اگر چیده اند برای این است که میهمان در این چند ساعتی که آنجاست آنها را نگاه کند و لذت ببرد ، وقتی میهمانی تمام شد که نمی تواند آنها را با خودش از منزل صاحبخانه بیرون ببرد . حالا اگر دل ببندد ، اولاً آن وسائل که مال صاحبخانه است و متعلق به میهمان نیست و ثانیاً از آن وسائل به میهمان هم داده نمی شود ، لذا وقتی میخواهد از منزل صاحبخانه بیرون برود این بیرون رفتن برایش زجر آور و سخت است .

خداوند متعال ما را در این دنیا میهمان کرده و امکانات این عالم را که برای ما تدارک دیده است ، اینها همه تزئینات سالن پذیرائی است ، اینها را برای ما چیده است تا ما لذت آنها را ببریم ولی دل به آنها نبندیم که اگر دل بستیم آنوقت زمانی که باید این دنیا را ترک کنیم چون نمی توانیم از وسائل این دنیا با خود ببریم دیگر بیرون رفتن از این میهمان خانه برایمان خیلی سخت می شود .

اینها آداب میهمانی رفتن در محضر خداوند متعال است .

نظرات 1 + ارسال نظر
ندای آسمانی شنبه 25 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:31 ب.ظ

سلام
وبلاگ بسیار زیبا وکاربردی دارید .
اجر شما با صاحب قرآن .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد