حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

خود را مهمان خدا دیدن – 2

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

  • مهمان تا صاحبخانه را ملاقات نکرده و ندیده است ، فکر می کند اصلاً مهمان نیست و به دزدی آمده است ، لذا تا صاحبخانه رانشناخته است ، باید خیلی احتیاط کند . اما وقتی که صاحبخانه را شناخت و دید ، دیگر هر چه خواست می خورد . تنها وظیفه ی مهمان این است که هر چه صاحبخانه گفت ، بکند و هر چه هم به او داد ، بگیرد و نگوید کم است یا چیز دیگری میخواهم .

شرح استاد : انسان وقتی وارد به خانه کسی می شود ، چون صاحبخانه را ندیده است احساس می کند که به ناحق وارد شده است ، اما وقتی صاحبخانه را دید و او را شناخت آنوقت به آن خانه راحت وارد می شود .

در این عالم که یک ضیافت الهی است تا وقتی انسان خداوند را ندیده و او را نشناخته و ملاقات نکرده ، خوب نمی داند که این خداست که دارد از او پذیرائی می کند ، در این عالم نه خودش کاره ای است و نه دیگران کاره ائی هستند .

 " لا مؤثر فی الوجود الی الله . در عالم وجود جز خدای متعال هیچ صاحب اثری نیست "

تا وقتی انسان اینها را خبر ندارد ، فکر می کند که اموراتش هنر خودش می باشد و یا فلان کار عطای دیگری است . در این حالت عادت به دله و دزدی پیدا می کند ، چون اینجا را خانه غریبه ای می پندارد، اما زمانی متوجه شد که میزبان خداست و خدا هم که غریبه نیست ، لذا سر هر سفره ای که نشست می داند که بی راهه ننشسته است . در دروس رزق بیان کردیم که : مؤمنی که خداوند را رزاق خودش می داند و قوه خودش را کاره ای نمی داند و خواست و طلب درونی هم ندارد ، این مؤمن سر هر سفره ای بنشیند و هر چه بر سر سفره بیاورند آنرا نوش جان می کند .

اگر ما تقلائی نداشته باشیم ، دَلگی نداشته باشیم ، طمع نداشته باشیم و خداوند رزقی را برایمان فرستاد ، این رزق ، رزق حلالی است .

" الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُون‏ (انعام/82) آنان که به خدا ایمان آورده و ایمان خود را به ستم نیالودند ایمنى از آن آنهاست و هم آنها به حقیقت به سر منزل سعادت هدایت یافته‏اند "

این ستم و ظلمی که ایمان را آلوده کرده مربوط به چیست ؟ یعنی خدا را ندیدن و غیر خدا را در این عالم کاره ای دیدن . مؤمن غیر خدا را کاره ای نمی داند .  " لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّه‏ " کسی که خدا را می بیند غیری نمی بیند .

اما وقتی غیری را شریک کردی و گفتی فلانی فلان کار را برایم کرد یا فلانی حق ما را خورد و یا در هر موفقیتی جربزه خودت و برنامه ریزی خودت را مؤثر دانستی و شدی همانند قارون که با تکبر و تفاخر گفت :

" قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدی‏ ... (قصص/78) گفت: همانا به خاطر علمى که دارم اینها را به من داده‏اند ... "

این همان لباس ظلم پوشاندن به تن ایمان است که انسان خدا را نبیند  و غیر خدا را مؤثر ببیند.

حالا اگر خدا را مؤثر دانستیم دیگر دنبال دَله دزدی نیستیم ، هر چه را جلویمان گذاشتند میدانیم که خدا آنرا گذاشته و با راحتی و بدون دغدغه خاطر از آن رزق لذتش را می بریم .

نظرات 3 + ارسال نظر
رها چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:53 ب.ظ http://idea90.blogsky.com

سلام
وبلاگ شمارا لینک کردم.تا هر موقع به وبلاگم سر می زنم توفیق بشه ویک پست از مطالبتون را بخونم .خودم مثالهای مرحوم دولابی را خیلی دوست دارم وهمیشه استفاده می کنم.با آرزوی توفیق در نشر وعمل به معنویات

[ بدون نام ] شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:39 ب.ظ

سلام،اولین بارهست می آم اینجا،فوق العاده هست وبلاگتون
ممنون

سینا یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:59 ب.ظ

خیلی زیباست مطالبتون-ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد