بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
وقتی پدر و مادر از روی محبت ، لباس کثیف بچه را بیرون می آورند و او را به حمام می برند و می شویند ، بچه گریه می کند . خدا هم وقتی با ابتلائات می خواهد بنده اش را پاک کند و لباس تمیز بر تن او کند ، او چون جاهل است ، گریه سر می دهد و ناله می کند .
شرح استاد : همه جنبه های این عالم سایه هایی هستند ، مثل هایی هستند ، نمودهایی هستند و ماکت هایی هستند از حقایق عالم بالا . لذا هر کدام از پدیده های عالم پائین را که نگاه کنید و اگر اهل عبرت باشید می توانید از حقیقت آن در عالم بالا سر در بیاورید .
این تمثیلی را که در بالا آمده و بچه کوچکی که جاهل است و این را نمی داند که بدنش کثیف است و بوی بد عرق می دهد و همین می تواند باعث بیماری شود و دیگران برای این کثیفی رغبتی به نشستن نزد او ندارند و برای همین می خواهند او را به حمام ببرند که تمیز شود ولی وقتی دارند او را کیسه می کشند که چرکها را از بدنش دور کنند گریه می کند .
خدا و اولیاء خدا هم اینطوری هستند و مؤمن را به حمام می برند و با این ابتلائات که همان کیسه کشیدن است و این همان لباس کثیف را از تن او درآوردن است می خواهند او را تمیز کنند اما چون مؤمن جاهل است ناله و گریه می کند .
حال اگر این مؤمن رشد کند و بزرگ شود و این را بفهمد که خدا دارد مرا پاک می کند ، این را بفهمد که خدا دارد این لباس کثیف کثرت را از تن او در می آورد تا لباس لطیف عوالم بالاتر را تن او کند ، این لباس جسمانی را در می آورد تا لباس مثالی را بر تن او کند .
بچه ها وقتی کوچکند از حمام رفتن خوششان نمی آید ولی وقتی بزرگ شدند حمام را دوست دارند ، مؤمن هم همینطور است وقتی فهمید و بزرگ شد از ابتلائات که همان حمام رفتن است ناله سر نمی دهد و پذیرای آن ابتلاء است .