بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
آب صاف خیلی خوشگوار است ، صدایش هم قشنگ است . خرابی هم ندارد و خلق هم از آن استفاده می کنند ، زمین هم حالش از آن به جا می آید و گل های محمدی می رویاند . آب گل آلود صدای بدی دارد ، خرابی هم دارد ، ولی کمی که جلو رفت ، در یک گودال می افتد و جلویش بسته می شود ، آن وقت گِل هایش ته نشین می شود و آب صاف می شود . ابتلائات گودال هایی هستند که خدا برای هر کس که طغیان کند ، پیش می آورد و جلوی آن را می بندد تا صاف شود . تو اگر جلوی غضب و طغیان خود در برابر دیگران را بگیری ، نیازی به گودال ابتلائات نخواهی داشت و خدا هم پیش نمی آورد .
-----------------------------------------------
هرگاه مؤمن طغیان کند و گل آلود شود ، خداوند گودالی سد راه او قرار می دهد ، تا گل هایش ته نشین شود و دو باره صاف شود ، یعنی با حوادث و ابتلائات جلوی او سد می زند تا زلال شود .
-----------------------------------------------
قرآن آب زلال است . معلوماتی که توأم با محبت و تقوا نیست ، آب گل آلود است . آب گل آلود را اگر در چاله ای بیندازید و جلویش را ببندند ، گل هایش ته نشین می شود و آبش صاف می شود . موانعی که خدا در زندگی ایجاد می کند ، برای همین است . البته اگر استغفار کنیم ، نیازی به این راه بندان ها و گیرها نخواهد بود .
شرح استاد : وقتی که انسان منم منم می کند و منی را در میان می بیند ، احساس قدرتی می کند، احساس علمی می کند ، احساس کمالی می کند و ... بالاخره جلوه ای از من خودش را می بیند که این می تواند قدرت ظاهری یا قدرت روحی باشد و با این منیت طغیان می کند .
چون آب گل آلود شد و این علم با منیت و خودخواهی آلوده شد ، آن قدرت آلوده شد با خودبینی و خودپرستی ، خداوند متعال برای اینکه این طغیان را بخواباند و چون میخواهد این آب گل آلود را زلال کند در جلوی این آب گل آلود یک سد یا گودالی بوجود می آورد و راهش را می بندد . وقتی جلوی آب گرفته شد از آن طغیان و حرکت باز می ایستد و گِـل هایش ته می نشیند و آب زلال می شود .
خداوند راه بندان هایی را که در زندگی ما ایجاد می کند یکی از محسناتش همین است و وقتی پشت در بسته گیر کردیم و هر چه در توان داشتیم دیدیم که کاری از دستمان بر نمی آید و وقتی زمین و زمان را بسیج کردیم و دیدیم که مشکل حل نمی شود می فهمیم این همان راه بندانی است که خداوند درست کرده است و ما را در پشت این راه بندان منتظر گذاشته تا گِـل های ما ته نشین شود و منم منم ما بخوابد . زمانی که آن منم خوابید و آب زلال شد و گفتیم خدا ، آنوقت در را باز می کنند .
آب زلال ، منیت و ادعا و سر و صدا ندارد . آبی که گِلش ته نشین شد آنوقت آرام و لطیف می شود .
پس راه بندانها چیز خوبی شد چون ما را خالص کرد . و وقتی احتیاج به راه بندان داریم که دچار منیت ها شدیم . لذا باید مراقب خودمان باشیم که از همان اول خودمان را گِـل آلود نکنیم و از همان اول به خدا بگوئیم که هیچی نیستیم و هیچی نمی دانیم و به خدا بگوئیم که ما جهل مطلق هستیم و به خدا بگوئیم ما اصلاً وجودی نداریم ، گفت :
من ز خود تار و پودی نـدارم من ز خود هست و بودی ندارم
من که از خود وجودی ندارم من گـدا ، من گــدا ، من گدایـم
اگر از روز اول انسان به این موارد توجه کند و غافل نشود ، اصلاً گِـل آلود نمی شود که نیاز به گودال پیدا کند ، دیگر نیازی نیست که خداوند در مقابل کارهایش سد ایجاد کند و انسان گیر کند . البته اگر قبل از اینکه در گودال بیفتیم متوجه گِـل آلود شدن خود بشویم راهش این است که سر به سجده بگذاریم و به خداوند بگوید من کی هستم ، خیالاتی شدم ، وهم مرا گرفت که خیال کردم منی وجود دارم ، قدرتی دارم ، هنری دارم ، فهمی دارم ، شعوری دارم ، زرنگی ای دارم ، عبادتی دارم ، ریاضتی دارم ، کرامتی دارم ، خدایا من کی هستم همه اش تویی ، " هُوَ الْأَوَّلُ وَ الاَْخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِن (حدید/3) او اول و آخر و ظاهر و باطن است " و استغفار کنیم . سجده کردن گِـل های انسان را ته نشین می کند ، چون در سجده انسان منیت خودش را در پست ترین جا قرار می دهد و انسان به خاک مذلت می افتد . بزرگ ترین گناه آن است که انسان خودش را ببیند . گفت :
مادر بتها بت نفس شماست چون که آن بت مار و این بت اژدهاست
ببینید قرآن چقدر زلال است ، قرآن از لب چه کسی بیرون آمد ؟ از لبان مبارک رسول الله (ص) ، گفت :
گر چه از لب پیغمبر است هر که گفته حق نگفته کافر است
همه گویندگان وسیله و ابزار هستند ، گفت :
در پس آینه طوطی صفتم داشته اند آن چه استاد ازل گفت بگو می گوئیم
" هو الناطق ، ناطق خداست " ، " هو المتکلم ، متکلم خداست " ، اگر آب زلال می خواهید وجود پیغمبر را نگاه کنید ، ببینید وقتی حضرت قرآن می خوانند شما وجود پیغمبر را می بینید ؟ خود خداست که دارد حرف می زند . گفته اند اگر کسی می خواهد خدا با او حرف بزند برود قرآن بخواند ، اما اگر کسی می خواهد خودش با خدا حرف بزند برود نماز و دعا بخواند . وقتی شما قرآن می خوانید اصلاً پیغمبر را نمی بینید ، در حالی که آن گفتار از زبان پیغمبر جاری شده است .
" سُبْحانَ الَّذی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى ... (اسرا/1) پاک و منزه است خدایى که در مبارک شبى بنده خود (محمد) (ص) را از مسجد حرام (مکه معظمه) به مسجد اقصایى که پیرامونش را (به قدوم خاصان خود) مبارک ساخت ... "
این همان مقام عبودیت مطلق است . این مقام ، مقامی است که کوچکترین رایحه ای از جنبه های کثرت را در آن نمی بینید . در این مقام ، منی را نمی بینید . این مقام را وقتی نگاه می کنید خدا را می بینید ، وقتی به حرفهایش گوش می دهی صدای خدا را شنیدی ، فرمان او را ببری ، فرمان خدا را برده ای ، " ... أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول ... (نساء/59) ... خدا و پیامبر را اطاعت کنید ... " ، آیینه تمام نمای اسماء و صفات الهی ، این قرآن همان آب زلال است ، آبی بی موج ، شفاف و بی حد ، لذا شما فقط خدا را می بینید .