حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

کاستی ها و ابتلائات ، غم ها و نگرانی ها –26

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

آب صاف خیلی خوشگوار است ، صدایش هم قشنگ است . خرابی هم ندارد و خلق هم از آن استفاده می کنند ، زمین هم حالش از آن به جا می آید و گل های محمدی می رویاند . آب گل آلود صدای بدی دارد ، خرابی هم دارد ، ولی کمی که جلو رفت ، در یک گودال می افتد و جلویش بسته می شود ، آن وقت گِل هایش ته نشین می شود و آب صاف می شود . ابتلائات گودال هایی هستند که خدا برای هر کس که طغیان کند ، پیش می آورد و جلوی آن را می بندد تا صاف شود . تو اگر جلوی غضب و طغیان خود در برابر دیگران را بگیری ، نیازی به گودال ابتلائات نخواهی داشت و خدا هم پیش نمی آورد .

-----------------------------------------------

هرگاه مؤمن طغیان کند و گل آلود شود ، خداوند گودالی سد راه او قرار می دهد ، تا گل هایش ته نشین شود و دو باره صاف شود ، یعنی با حوادث و  ابتلائات جلوی او سد می زند تا زلال شود .

-----------------------------------------------

قرآن آب زلال است . معلوماتی که توأم با محبت و تقوا نیست ، آب گل آلود است . آب گل آلود را اگر در چاله ای بیندازید و جلویش را ببندند ، گل هایش ته نشین می شود و آبش صاف می شود . موانعی که خدا در زندگی ایجاد می کند ، برای همین است . البته اگر استغفار کنیم ، نیازی به این راه بندان ها و گیرها نخواهد بود .

شرح استاد : وقتی که انسان منم منم می کند و منی را در میان می بیند ، احساس قدرتی می کند، احساس علمی می کند ، احساس کمالی می کند و ... بالاخره جلوه ای از من خودش را می بیند که این می تواند قدرت ظاهری یا قدرت روحی باشد و با این منیت طغیان می کند .

چون آب گل آلود شد و این علم با منیت و خودخواهی آلوده شد ، آن قدرت آلوده شد با خودبینی و خودپرستی ، خداوند متعال برای اینکه این طغیان را بخواباند و چون میخواهد این آب گل آلود را زلال کند در جلوی این آب گل آلود یک سد یا گودالی بوجود می آورد و راهش را می بندد . وقتی جلوی آب گرفته شد از آن طغیان و حرکت باز می ایستد و گِـل هایش ته می نشیند و آب زلال می شود .

خداوند راه بندان هایی را که در زندگی ما ایجاد می کند یکی از محسناتش همین است و وقتی پشت در بسته گیر کردیم و هر چه در توان داشتیم دیدیم که کاری از دستمان بر نمی آید و وقتی زمین و زمان را بسیج کردیم و دیدیم که مشکل حل نمی شود می فهمیم این همان راه بندانی است که خداوند درست کرده است و ما را در پشت این راه بندان منتظر گذاشته تا گِـل های ما ته نشین شود و منم منم ما بخوابد . زمانی که آن منم خوابید و آب زلال شد و گفتیم خدا ، آنوقت در را باز می کنند .

آب زلال ، منیت و ادعا و سر و صدا ندارد . آبی که گِلش ته نشین شد آنوقت آرام و لطیف می شود .

پس راه بندانها چیز خوبی شد چون ما را خالص کرد . و وقتی احتیاج به راه بندان داریم که دچار منیت ها شدیم . لذا باید مراقب خودمان باشیم که از همان اول خودمان را گِـل آلود نکنیم و از همان اول به خدا بگوئیم که هیچی نیستیم و هیچی نمی دانیم و به خدا بگوئیم که ما جهل مطلق هستیم و به خدا بگوئیم ما اصلاً وجودی نداریم ، گفت :

من ز خود تار و پودی نـدارم                            من ز خود هست و بودی ندارم

من که از خود وجودی ندارم                            من گـدا ، من گــدا ، من گدایـم

اگر از روز اول انسان به این موارد توجه کند و غافل نشود ، اصلاً گِـل آلود نمی شود که نیاز به گودال پیدا کند ، دیگر نیازی نیست که خداوند در مقابل کارهایش سد ایجاد کند و انسان گیر کند . البته اگر قبل از اینکه در گودال بیفتیم متوجه گِـل آلود شدن خود بشویم راهش این است که سر به سجده بگذاریم و به خداوند بگوید من کی هستم ، خیالاتی شدم ، وهم مرا گرفت که خیال کردم منی وجود دارم ، قدرتی دارم ، هنری دارم ، فهمی دارم ، شعوری دارم ، زرنگی ای دارم ، عبادتی دارم ، ریاضتی دارم ، کرامتی دارم ، خدایا من کی هستم همه اش تویی ، " هُوَ الْأَوَّلُ وَ الاَْخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِن‏ (حدید/3) او اول و آخر و ظاهر و باطن است‏ " و  استغفار کنیم . سجده کردن گِـل های انسان را ته نشین می کند ، چون در سجده انسان منیت خودش را در پست ترین جا قرار می دهد و انسان به خاک مذلت می افتد . بزرگ ترین گناه آن است که انسان خودش را ببیند . گفت :

مادر بتها بت نفس شماست                          چون که آن بت مار و این بت اژدهاست

ببینید قرآن چقدر زلال است ، قرآن از لب چه کسی بیرون آمد ؟ از لبان مبارک رسول الله (ص) ، گفت :

گر چه از لب پیغمبر است                               هر که گفته حق نگفته کافر است

همه گویندگان وسیله و ابزار هستند ، گفت :

در پس آینه طوطی صفتم داشته اند                آن چه استاد ازل گفت بگو می گوئیم

" هو الناطق ، ناطق خداست " ، " هو المتکلم ، متکلم خداست " ، اگر آب زلال می خواهید وجود پیغمبر را نگاه کنید ، ببینید وقتی حضرت قرآن می خوانند شما وجود پیغمبر را می بینید ؟ خود خداست که دارد حرف می زند . گفته اند اگر کسی می خواهد خدا با او حرف بزند برود قرآن بخواند ، اما اگر کسی می خواهد خودش با خدا حرف بزند برود نماز و دعا بخواند . وقتی شما قرآن می خوانید اصلاً پیغمبر را نمی بینید ، در حالی که آن گفتار از زبان پیغمبر جاری شده است .

" سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى‏ ... (اسرا/1) پاک و منزه است خدایى که در مبارک شبى بنده خود (محمد) (ص) را از مسجد حرام (مکه معظمه) به مسجد اقصایى که پیرامونش را (به قدوم خاصان خود) مبارک ساخت‏ ... "

این همان مقام عبودیت مطلق است . این مقام ، مقامی است که کوچکترین رایحه ای از جنبه های کثرت را در آن نمی بینید . در این مقام ، منی را نمی بینید . این مقام را وقتی نگاه می کنید خدا را می بینید ، وقتی به حرفهایش گوش می دهی صدای خدا را شنیدی ، فرمان او را ببری ، فرمان خدا را برده ای ، " ... أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول‏ ... (نساء/59) ... خدا و پیامبر را اطاعت کنید ... " ، آیینه تمام نمای اسماء و صفات الهی ، این قرآن همان آب زلال است ، آبی بی موج ، شفاف و بی حد ، لذا شما فقط خدا را می بینید .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد