بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
آنچه از گناهانت را که استغفار می کنی ، خودت قصاص کرده ای و آنچه را هم که استغفار نمی کنی ، خدا در قالب حوادثی که در زندگی برای تو پیش می آورد ، قصاص می کند .
شرح استاد :گاهی اوقات انسان گناهانی را انجام می دهد و بعد همین انسان خودش را حد می زند و قصاص می کند یعنی استغفار می کند . همان موقعی که در تنهائی با عرق شرم پیشانی در پیشگاه خداوند متعال نشسته ای و از خطاها و گناهان نادم و پشیمان هستی در اصل خودت را قصاص کرده ای . اما اگر این استغفار را انجام ندهی در قالب حوادثی ، خداوند متعال تو را قصاص می کند که همین باعث ادامه حیات ماست و گناهان را پاک می کند و نباید گله مندی داشته باشیم .
مشکلات این دنیا عقوبت است . روزی که " بَلى " گفت ، کمی شل گفت و این مشکلات عقوبت آن است . این عقوبت لطف است ، چون با تحمل ، از آن گناه پاک می شود و راحت می گردد . منتها انسان گناهش را نمی بیند که موجب شد او به سفلی بیفتد . قطعاً چیزی در ما بود که لازمه اش این بود که به این سفلی بیافتیم و بعد خدا و خوبان خدا را یاد کنیم و از آن بیرون بیائیم . آیه ی قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها : هر کس نفس خود را تزکیه کرد ، رستگار شد ، نشان میدهد که دوستان اهل بیت (ع) بالاخره پاک می شوند و از سفلی نجات پیدا می کنند .
شرح استاد : عهد الست را بیاد آورید ، آن زمانی که از انسان میثاق و عهد گرفتیم " ... ْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى ... (اعراف/172) ... آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: آرى ... " . این گفتار این را می رساند که ما در عوالم قبل هم صاحب اختیار بوده ایم . خود این عهد گرفتن در عالم ذر یا عالم میثاق نمونه اختیار است از موجودی که صاحب اختیار است و گرنه اگر اختیاری نبود سؤال مفهمومی نداشت. بسیاری از انسانها به استثناء خصیصین که در روز عهد از آنها سؤال کرد : أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ ، دیر بلی را گفتند که این شل گفتن باعث عقوبتی است که در این دنیا گرفتار آن هستند . البته عقوبت به چه معنا، به معنای قصاصی که در جلسات قبل توضیح دادیم . به معنای این که آن عقوبت می آید و جبران و ترمیم می کند ضایعه آن تخلف را .
این ابتلائات وقتی بر ما وارد می شود آن گناهان و تخلفات را اصلاح و ما را آزاد می کند . ما خرابکاری هایمان را که نمی بینیم بلکه گرفتاریهایمان را می بینیم و چون فقط نگاهمان به گرفتاریهایمان هست آنوقت طلبکار و دلخور هم هستیم و صدای اعتراضمان بلند است . اگر ما خرابکاری هایمان را ببینیم آنوقت خلاف توقع عمل نمی کنیم و احساس طلبکاری نداریم .
" لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ فىِ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ(4) ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ(5) (التین) که ما انسان را به نیکوترین صورت و سیرت آفریدیم، (4) آن گاه او را به پایینترین مرحله برگرداندیم، (5) "
که البته :
" إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیرُْ ممَْنُون (التین/6) مگر آنان که ایمان آوردند و کارهاى شایسته کردند- که براى آنها پاداش بىپایان است "
این را بدانید در هر جائی که در قرآن به کلمه مؤمنون برخوردید بدانید که منظور شیعه اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است . دیگران " مسلم " هستند و "مؤمن " نیستند . به همین خاطر فرمود : " قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون ( مؤمنون/1) مؤمنان رستگار شدند " ، " قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى (الاعلی/14) کسى که خود را تزکیه کند مسلما رستگار شود " ، " قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها (شمس / 9) هر کس نفس خود را تزکیه کند رستگار خواهد شد "