حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

کاستی ها و ابتلائات ، غم ها و نگرانی ها –38

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

در زمان حضرت نوح (ع) پیر زنی بود که با چند فرزند یتیمش در کلبه ای که ته دره قرار داشت ، زندگی می کرد و حضرت نوح (ع) هر وقت از کار ساختن کشتی خسته می شد ، به کنار کلبه ی آن پیرزن می آمد و با او حرف می زد . وقتی قرار شد طوفان بیاید ، نوح (ع) به او وعده داد که هنگام طوفان او را خبر کرده و به کشتی سوار می کند . وقتی طوفان آغاز شد ، نوح (ع) آن پیرزن را از خاطر برد . وقتی آب همه جا را گرفت ، نوح (ع) به یاد پیرزن افتاد و تأسف خورد که چرا فراموش کرد او را سوار کند . هنگامی که طوفان فرو نشست ، نوح (ع) دید در نقطه ای دور دست سبزه زاری وجود دارد ، نزدیک رفت و با تعجب مشاهده کرد خانه همان پیرزن است و هیچ آسیبی به آن نرسیده است و پیرزن و فرزندانش همه سالمند . از پیرزن پرسید : طوفان که آمد و آب همه جا را گرفت ، تو متوجه نشدی ؟ پیرزن گفت : یک بار که می خواستم نان بپزم ، دیدم ته تنورم کمی غمناک است ، پس این از آثار آن طوفان بوده است .

کسی که با خدا باشد ، طوفان حوادث به او زیان نمی رساند و حتی وجود آنها را هم احساس نمی کند .

شرح استاد : حضرت نوح (ع) کشتی را نه در کنار دریا بلکه در ته دره ای می ساخت و به همین دلیل همه او را مسخره می کردند که چرا اینجا مشغول ساختن کشتی است .

وقتی طوفهای عظیمی مانند طوفهای مصیبت و غم و مشکلات و مصائب که همه را غرق و نابود می کند در این میان کسی که دلش با خداست اصلاً وجود اینگونه مصائب را هم احساس نمی کند .

وقتی حضرت ابراهیم (ع) را در آتش انداختند ، حضرت آتشی را ندیدند و همه جا را گلستان می دیدند. کسی که با خداست وقتی در آتش مصائب قرار می گیرد برایش گلستان می شود ، بلکه حتی وجود آن مصائب را هم احساس نمی کند .

نظرات 1 + ارسال نظر
آرشید سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 09:17 ب.ظ http://arshid.blogsky.com

سلام
بسیار سپاسگزارم از زحماتی که در این مسیر متحمل میشوید
اجر مهرتان با مهر آفرین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد