حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

حکمت متعالی

فرمایشات عرشی مرحوم دولابی که توسط استاد معظم جناب آقای مهدی طیب شرح گردیده است

کاستی ها و ابتلائات ، غم ها و نگرانی ها - 53

بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم

باید بی غرض و با قلب پاک نگریست تا همه ی دنیا را زیبا دید . در عالم فنا قشنگ ترین چیزها زشتی هاست ، مثل خال سیاه در صورت سپید یار . نقایص زندگی دنیایتان را به منزله ی خال سیاه حساب کنید که زیبایی صورت را صد چندان می کند . انسان اگر بداند که این مصائب و گرفتارهی های دنیوی به مانند خال سیاهی در صورت زیبایی است که باعث زیبایی بیشتر می شود ، چقدر راحت می شود و زندگی برایش شیرین می گردد .

شرح استاد : همان سیاهی که همه می گویند زشت است اگر به صورت نقطه ای در صورت یار قرار بگیرد زیبائی صورت را صد چندان می کند . نقص ها و کاستی ها مثل این خالها هستند که در گونه یار قرار دارد .

آن نداشتن ها ، داشتن ها را معنا دار می کند . اگر روزی گرسنه باشید آن وقت لذت سیری برایتان مفهوم پیدا می کند . انسانی که گرسنگی نکشیده غذای لذیذ برایش نمودی ندارد .

خال سیاه باعث می شود سفیدی چهره بیشتر نمایان شود .

انسان باید بفهمد روزی که خداوند او را گرسنه گذاشت برای این است که لذت سیری ها را ببرد و اگر روزی به من فقر داد برای این است که لذت داشتن را بفهمم .

--------------------------------------------------------------

مؤمن در این عالم مثل سیاح است ، بی غرض تماشا می کند ، دل نمی بندد ، نه قصد مالکیت می کند و نه در دعواها دخالت می کند ، اعتراض ندارد ، نگاه می کند و عبور می کند . پیامبر اکرم (ص) فرمود : سیاحة امتی فی الصوم : سیاحت امت من در روزه است .

--------------------------------------------------------------

اهل الله سیاح عالم خلقتند ، در زمین ، در آسمان ، با ملائکه ، با انبیا و اولیا می گردند و تماشا می کنند . چون ذی نفع نیستند ، بی غرض تماشا می کنند ، قشنگ تماشا می کنند . دندان طمع دنیا را که کندی، سیاح می شوی .

شرح استاد : این جهانگردان را ببینید ، مثلاً به دیدن قبایل آفریقایی رفته اند که این قبایل با هم دعوا دارند. این جهانگرد نه اهل این قبیله است نه اهل آن قبیله ، فقط تماشا می کند ، غرض ندارد و جانبداری هیچ کدام از قبایل را نمی کند چون ذینفع نیست .

جهانگرد یا سیاح وارد دعوا نمی شود فقط تماشا می کند .

فرض کنید برای تماشای یک گالری نقاشی رفته اید می بینید که چقدر با آرامش این تابلوها را نگاه می کنید چون احساس مالکیت ندارید ولی صاحب گالری تماماً نگران است و دچار غصه که نکند کسی به این تابلوها دست بزند یا کسی رنگی به این تابلوها بپاشد و تابلوها دچار خسارت بشود .

آنقدری که شما از این گالری نقاشی لذت می برید صاحب گالری از آن لذت نمی برد چون شما احساس مالکیت ندارید .

باید در این عالم تماشاچی باشیم و لذت ببریم . خداوند این جهان را خلق کرده و متعلق به خداست و مال ما نیست ، چه ما به اینها دل ببندیم و چه دل نبندیم ما از این جهان خواهیم رفت و این جهان خواهد ماند .

پس راحت در این باغ عالم از زیبائی هایش لذت ببریم ، رنج و کاستی ها متعلق به کسی است که احساس مالکیت می کند . اگر کار روزمره ای هم داریم برای این است که حوصله امان سر نرود و گرنه رزق ما دست خداست و ما از خود هنری نداریم .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد